مرضیه حاجی حیدری
سلام به خانم مبشر ?خدا قوت به ایشون و کادر متعهدشون
من الان نزدیک سه سال که به عنوان شاگرد در کنار خانم مبشر و کادرشون هستم ،برا این از کلمه ی شاگرد استفاده کردم ،چون من بیشتر از یک زبان اموز از ایشون یاد گرفتم ،ایشون به غیر از یک آموزگار زبان برای من یک راهنما بودند .
من وقتی وارد پرفکت یور انگلیش شدم ،اعتقادم این بود که باید سر دوسال من یک زبان اموز خبره و همه چی دون باشم ،البته باوری بود که وقتی می رفتم موسسات زبان تو سرم می کردم .در کل وقتی وارد پر فکت یور انگلیش شدم با اینکه علاقه شدید به زبان داشتم اما عجول ،سطحی نگر بودم ،خیلی جاها به خاطر عجول بودنم که فقط می خواستم نتیجه را ببینم و اصلا از مسیر اموختن و عشقی که خانم مبشر داره خرج می کنه سطحی عبور می کردم ،تا اینکه خانم مبشر به من یه استاپ محکم دادند و گفتند از اول شروع کن ،من واقعا اونجا خیلی بهم برخورد و خیلی فکرا اومد سراغم و شروع به غر زدن کردم و به خودم گفتم نکنه من خنگم و زبان یاد نمی گیرم ،نکنه زبان یاد گرفتن سخت و از عهده ی من خارج ،ولی با همه ی این احوال نیرویی ناشی از یک اعتماد که از خانم مبشر به من رسید من را ثابت قدم کرد ،ایشون هر جایی که می دید من یا بچه های دیگه دارند سست می شن و به توانایی های خودشون اعتماد ندارند با تمام وجود و با عشق راهنمایی می کردند و انگیزه ی ما را دوچندان می کردند .
این برگشتن و دوباره کتاب را سر گرفتن برای من یک نقطه عطفی بود ،من بااینکه ۱سال وچند ماهی بود برا استارتر وقت گذاشته بودم و دوره ی درس به درس هم کرده بودم ،زمانیکه دوباره شروع به خوندن کردم دیدم خدایا دارم یه چیزاهایی یاد میگیرم و به درکی میرسم که قبلا برام قابل لمس نبود ، اموزه ها دارند جور دیگه برام درونی میشه و اونجا بود که من اعتمادم به ایشون و راهنمایی هاشون دوچندان شد ،و سعی کردم نکته به نکته راهنمایی هایی که در مورد فیلم دیدن و خوندن کتاب می گن ریز به ریز اجرا کنم ،من همیشه تو جلسات فیری دیسکاشن شرکت می کنمولی چون از خودم انتظارم بالا بود و خودم را با دیگران مقایسه می کردم خیلی استرس داشتم و نمی تونستم حتی اون چیزی را هم که یاد گرفتم بیان کنم اما خانم مبشر با صبوری و عشق و تعهد در کنار من موندند و دست منامثل یه بچه ی نو پا گرفتند و تعهد ایشون باعث شد که به زبان به عنوان خوراک روحم و یک مراقبه نگاه کنم که هر روز صبح که از خواب بلند میشم این خوراک را به روحم برسونم و پیشرفتم شاید خیلی ذره ذره باشه ولی نگرش من به یادگیری زبان عوض شده ،زبان جز لاینفک زندگی من شده که باید باهاش بیدار بشم و بخوابم .
چیزی که میخوام صادقانه بگم اینه که خانم مبشربا تجربه های نابشون :اعتماد به خود ،تعهد ،صبوری ،امید و مهمتراز همه اینکه در شرایط سخت و طاقت فرسای کشورم چقدر می تونم با داشتن نگرشی متفاوت وظیفه ی خودم را با تعهد انجام بدم و روزی می رسه که سیمرغ وجودم سر از آتش بیرون می آورد .
سپاس از بانو مبشر و کادر متعدشون
امیدوارم بتونم قدردان زحمات شما عزیزان باشم .
مرضیه حاجی حیدری
سلام به خانم مبشر ?خدا قوت به ایشون و کادر متعهدشون
من الان نزدیک سه سال که به عنوان شاگرد در کنار خانم مبشر و کادرشون هستم ،برا این از کلمه ی شاگرد استفاده کردم ،چون من بیشتر از یک زبان اموز از ایشون یاد گرفتم ،ایشون به غیر از یک آموزگار زبان برای من یک راهنما بودند .
من وقتی وارد پرفکت یور انگلیش شدم ،اعتقادم این بود که باید سر دوسال من یک زبان اموز خبره و همه چی دون باشم ،البته باوری بود که وقتی می رفتم موسسات زبان تو سرم می کردم .در کل وقتی وارد پر فکت یور انگلیش شدم با اینکه علاقه شدید به زبان داشتم اما عجول ،سطحی نگر بودم ،خیلی جاها به خاطر عجول بودنم که فقط می خواستم نتیجه را ببینم و اصلا از مسیر اموختن و عشقی که خانم مبشر داره خرج می کنه سطحی عبور می کردم ،تا اینکه خانم مبشر به من یه استاپ محکم دادند و گفتند از اول شروع کن ،من واقعا اونجا خیلی بهم برخورد و خیلی فکرا اومد سراغم و شروع به غر زدن کردم و به خودم گفتم نکنه من خنگم و زبان یاد نمی گیرم ،نکنه زبان یاد گرفتن سخت و از عهده ی من خارج ،ولی با همه ی این احوال نیرویی ناشی از یک اعتماد که از خانم مبشر به من رسید من را ثابت قدم کرد ،ایشون هر جایی که می دید من یا بچه های دیگه دارند سست می شن و به توانایی های خودشون اعتماد ندارند با تمام وجود و با عشق راهنمایی می کردند و انگیزه ی ما را دوچندان می کردند .
این برگشتن و دوباره کتاب را سر گرفتن برای من یک نقطه عطفی بود ،من بااینکه ۱سال وچند ماهی بود برا استارتر وقت گذاشته بودم و دوره ی درس به درس هم کرده بودم ،زمانیکه دوباره شروع به خوندن کردم دیدم خدایا دارم یه چیزاهایی یاد میگیرم و به درکی میرسم که قبلا برام قابل لمس نبود ، اموزه ها دارند جور دیگه برام درونی میشه و اونجا بود که من اعتمادم به ایشون و راهنمایی هاشون دوچندان شد ،و سعی کردم نکته به نکته راهنمایی هایی که در مورد فیلم دیدن و خوندن کتاب می گن ریز به ریز اجرا کنم ،من همیشه تو جلسات فیری دیسکاشن شرکت می کنمولی چون از خودم انتظارم بالا بود و خودم را با دیگران مقایسه می کردم خیلی استرس داشتم و نمی تونستم حتی اون چیزی را هم که یاد گرفتم بیان کنم اما خانم مبشر با صبوری و عشق و تعهد در کنار من موندند و دست منامثل یه بچه ی نو پا گرفتند و تعهد ایشون باعث شد که به زبان به عنوان خوراک روحم و یک مراقبه نگاه کنم که هر روز صبح که از خواب بلند میشم این خوراک را به روحم برسونم و پیشرفتم شاید خیلی ذره ذره باشه ولی نگرش من به یادگیری زبان عوض شده ،زبان جز لاینفک زندگی من شده که باید باهاش بیدار بشم و بخوابم .
چیزی که میخوام صادقانه بگم اینه که خانم مبشربا تجربه های نابشون :اعتماد به خود ،تعهد ،صبوری ،امید و مهمتراز همه اینکه در شرایط سخت و طاقت فرسای کشورم چقدر می تونم با داشتن نگرشی متفاوت وظیفه ی خودم را با تعهد انجام بدم و روزی می رسه که سیمرغ وجودم سر از آتش بیرون می آورد .
سپاس از بانو مبشر و کادر متعدشون
امیدوارم بتونم قدردان زحمات شما عزیزان باشم .