چرا گرامر این قدر خسته‌کننده است؟

چرا گرامر این قدر خسته‌کننده است؟

چرا گرامر این قدر خسته کننده است؟

زمان تقریبی مطالعه: 00:04:30

اگر فرصت خواندن این مقاله را ندارید فایل صوتی این مقاله را از لینک پایین دانلود کنید

یکی از مشکلات یادگیری موثر حال چه یادگیری زبان باشد و چه هر مطلب دیگری این است که ما سعی می‌کنیم مطالب را همان طوری که دریافت می‌کنیم یاد بگیریم. مدرسین و نویسندگان کتاب‌های گرامر تعاریفی از موضوعات گرامری ارائه می‌کنند و انتظار دارند شما فورا آن را بفهمید و بتوانید از آنها استفاده کنید.

اما در واقع اغلب اوقات نمی‌شود به این شکل گرامر را آموخت. شما می‌توانید تعریف یک زمان در گرامر انگلیسی یا ساختار گرامری را بخوانید اما آیا واقعا آن تعریف برای شما معنایی دارد؟ خیر.

کتاب‌های گرامر پر از مثال‌هایی هستند که شما نمی‌توانید با آنها ارتباطی برقرار کنید و برایتان مهم نیستند. آیا می‌دانید چه کسی برای ذهن‌تان اهمیت دارد؟ خود شما.

هر چیزی که به شما مربوط باشد ناگهان ده برابر جذاب‌تر می‌شود. خب چرا از این ویژگی ذهن‌تان برای یادگیری گرامر استفاده نمی‌کنید؟

گرامر را شخصی‌سازی کنید تا آن را بهتر یاد بگیرید

روند حفظ کردن و به خاطر سپاری مطالب جدید شامل سه مرحله می‌شود.

مرحله اول رمزگذاری

 مرحله دوم ذخیره سازی

 مرحله سوم یادآوری

برای اینکه احتمال ذخیره‌سازی و یادآوری اطلاعات جدید را بالا ببرید باید در درجه اول آن را رمزگذاری کنید. خب بیایید یک سری ساختارهای گرامری را از طریق شخصی‌سازی، کدگذاری کنیم.

مثال: از زمان حال استمراری انگلیسی در چه جاهایی می‌شود استفاده کرد؟ زمان‌های انگلیسی برای افرادی که انگلیسی، زبان مادری‌شان نیست سخت به نظر می‌رسد.

موارد استفاده زمان حال استمراری در انگلیسی اینها هستند:

  1. مسائلی که در همین لحظه صحبت کردن‌مان در حال رخ دادن باشند.
  2. موقعیت‌های موقتی. مثلا وقتی حس می‌کنیم مسئله‌ای برای همیشه ادامه نخواهد داشت.
  3. عادت‌های آزاردهنده. وقتی می‌خواهیم بگوییم که مسئله‌ای بیش از حد زیاد رخ می‌دهد و ما از آن خوشمان نمی‌آید. و معمولا از قید  always و constantly در این مورد استفاده می‌شود.
  4. برنامه قطعی برای آینده به همراه کلمه یا عبارتی که زمانی در آینده را نشان می‌دهد.
  5. موقعیت‌هایی که در حال تغییر هستند.

 

وای خیلی خسته کننده بود نه؟

 

اما اگر شما متاهل باشید احتمالا این مونولوگ برایتان جذاب و به یاد ماندنی باشد:

 

Recently I’m working too much (2). Am I turning into a workaholic? (5) Maybe. But I’m meeting my boss on Friday (4) and I have to have something to show for it. Now when I am thinking about it (1). It’s all because of my wife! She is always nagging me (3) – “do this!”. “do that!”!

 

در جمله اول شخص به این مسئله اشاره کرده که اخیرا خیلی دارد کار می‌کند. و از قید recently استفاده کرده تا نشان بدهد که این مسئله موقتی است و انتظار دارد که ادامه‌دار نشود. چون هیچ کس دلش نمی‌خواهد too much یعنی زیاده از حد کار کند.

 

در جمله بعدی از کاربرد پنجم حال استمراری استفاده کرده است. یعنی وضعیتی که در حال تغییر است. این شخص workaholic نبوده اما برایش سوال پیش آمده که آیا دارد تغییر می‌کند و به یک شخص workaholic تبدیل می‌شود؟

 

در جمله بعد یک برنامه قطعی برای آینده را می‌بینیم که کلمه Friday در آن به کار رفته و در اینجا اشاره به زمان آینده دارد.

 

در ادامه Now when I am thinking about it کاربرد اول است یعنی مسئله‌ای که در همین لحظه صحبت کردن در حال رخ دادن است. در همین لحظه این شخص دارد راجع به این مسئله فکر می‌کند.

 

و جمله آخر: she is always nagging me اشاره به کاربرد سوم. مسئله‌ای که بیش از حد انتظارتان رخ می‌دهد. چه کسی دلش می‌خواد همسرش به او غر بزند؟ هیچ کس پس حتی اگر هفته‌ای یک بار همسر این آقا سرش غر می‌زند او می‌گوید always تا تاکید هم داشته باشد.

 

تا وقتی این روش را امتحان نکنید نخواهید فهمید که آیا به دردتان می‌خورد یا خیر. پس یکی از مباحث گرامری مثل زمان‌ها را بردارید و همین کار را با آن انجام بدهید. مثال‌های خنده دار درست کنید. مثال‌هایی که مربوط به شخص خود شما باشد طوری که در ذهن‌تان بماند.

 

برای شروع یادگیری اصولی گرامر اینجا کلیک کنید

برگرفته از یونیورس آو مموری

 آزاده مبشر
آزاده مبشر

نظرات کاربران

نظری بگذارید