درباره‌ی من و ما

آزاده مبشر که از همون ابتدا قصد نداشت مدرس زبان بشه، چی شد که علاوه بر انگلیسی، به سراغ فرانسوی و (یه ذره) آلمانی هم رفت؟

درباره‌ی من، آزاده مبشر

آزاده جونِ مُبَشِر در سال 1362 دیده به جهان گشود، وِی که از ابتدا زبان درازی داشت قصد نداشت از همان ابتدا مدرس زبان شود. خیر.

او بخشی از دوران کودکی خود را در مهدکودک گذراند و ضمن خاله بازی و خمیر بازی، به سُرسُره سواری و تاب بازی نیز می پرداخت.

ایشان در سال اول دبستان شاگرد اول کلاس بود و همه اش 20 میگرفت. خب اگه از این زبان آموزای نسل جدید هستین که توی کارنامه مدرسه تون فقط مینوشتن “آفرین گلم، هزار آفرین گلم…” باید عرض کنم خدمت تون که زمان ما، منظورم وقتیه که هنوز دایناسورها زنده بودن، از صفر تا 20 نمره میدادن بهمون.

نامبرده در طول دوران راهنمایی تصمیم گرفته بود ستاره شناش شود، اما یکی از مدرسین مدرسه بهش گفت برای آنکه ستاره شناس شوی باید ریاضیاتت خوب باشد و اتفاقا وِی در ریاضی بسیار می لَنگید.

و اینگونه بود که در دبیرستان شروع به تحصیل در رشته ادبیات و علوم انسانی نمود، شاید ندونید ولی اون زمان بهمون میگفتن رشته ادبیات و علوم انسانی مال خِنگاست. بچه های ریاضی و تجربی خیلی بی ادب بودن.
و در سال سوم دبیرستان در المپیاد ادبی مدال برنز دریافت کرد، او خیلی دلش می خواست مدال طلا بگیرد چون اگه می گرفت, می توانست بدون کنکور تا مقطع دکترا در یکی از دانشگاه های سراسری در رشته ادبیات فارسی تحصیل بنماید.

اما نشد دیگه و دید چاره ای نداره جز اینکه به خرخوانی کنکور بپردازه، وِی تصمیم گرفت برای شرکت در کنکور زبان اقدام کنه. آخه سال 1381 اولین سالی بود که کنکور زبان یه کنکور جداگانه شده بود. دلیل انتخاب رشته زبان هم این بود که واسه کنکور زبان فقط باید 4 شاخه درسی رو میخوندیم و مجبور نبودم همه درسا رو بخونم و به همین دلیل زبان رو انتخاب کردم.

خلاصه در کنکور زبان شرکت کرد و با رتبه 30 کشوری و رتبه 6 منطقه 2 در رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران پذیرفته شد. او بسیار خَرکِیف بود که دانشگاه تهران قبول شده. مثل الان نبود که ظرفیت دانشگاه ها از تعداد پشت کنکوریا بیشتر باشه. والا. بسی رنج بردم تا قبول شدم. در ضمن، یه زمانی نتایج کنکور این شکلی بودن:

به محض اینکه ترم 1 رو توی دانشگاه تموم کرد توی یه موسسه زبان نزدیک پل سید خندان شروع به تدریس زبان انگلیسی کرد.
وی در طول دوران تحصیل در دانشگاه در کلاس های آزاد دانشگاه تهران و کلاس های کانون زبان شرکت می کرد تا زبان فرانسوی را بیاموزد و این چنین شد که در سال 1386 توانست مدرک DELF A2 را در زبان فرانسه بگیرد و به هیچ دردیش هم نخورد. صرفا برای پُز دادن مورد استفاده قرار گرفت.
همچنین در دانشگاه تربیت مدرس در دوره آموزش ویراستاری متون ترجمه شده شرکت کرد و در سال 1383 این مدرکو گرفت.
اونوَقتِش یه روز مسئول آموزش اومد سر کلاس و به خودش و چندتا از همکلاسی های دانشگاهش گفت چون جزو رتبه های برتر کنکور بودین, می تونین یه زبان دیگه هم در کنار انگلیسی بخونین و دو تا لیسانس بگیرین. آری، اون زمان ما می تونستیم دو تا دوتا لیسانس بگیریم.

اونم رفت آلمانی بخونه. اما بعد از یه ترم انصراف داد چون خیلی سرش شلوغ شده بود با درسا و زیاد واحد برداشته بود و خیلی سخت میشد به هر دو رشته پرداخت.

خلاصه اینم مدرک لیسانس زبان و ادبیات انگلیسیش که سال 1386 فارغ التحصیل شد و گرفت. بعدش نشست خوند واسه کنکور ارشد که با رتبه 18 فکر کنم رشته مطالعات بریتانیا قبول شدم. کارنامه رو گم کردم واسه همین میگم “فکر کنم”. رفت ثبت نام کرد توی دانشگاه اما بدون شرکت در حتی یک جلسه کلاس انصراف داد. و خیلی به این مسئله افتخار می نمایم.
آزاده جون مبشر در طول دوران دانشجویی شروع کرد به ترجمه برای نشر رهنما و راشین و بعدا ناشرای دیگه ای مثل جیحون. تصویر چند عنوان از کتابایی که ترجمه کرده رو می تونین اینجا ببینین:

کار تدریس زبان رو با موسسات زبان شروع کرد، بعدش کلاس های خصوصی برگزار می کرد. بعدش توی آزمون آیلتس آکادمیک شرکت کرد و نمره 8 گرفت و در نهایت سال 1394 شروع کرد به تولید ویدیوهای آموزش American English File و آیلتس.

سبد خرید