در این مطلب از Connectorها میخوایم به Listing Connectors بپردازیم، یعنی کلمات و عبارات ربطی که برای فهرست کردن به کار میرن و اغلب میبینم که زبان آموزها بعضی از این کانکتورها و Linking Words رو به اشتباه به کار می برن اون هم به دلیل شباهت ظاهری بعضی از این کلمات به کلمات دیگه.
در ضمن، اگر مطلب شماره یک و شماره دو مربوط به Connectorها رو مطالعه نکردید، لطفا ابتدا اون دو مطلب رو بخونید و بعد به این صفحه برگردید.
فهرست مطالب
کانکتورهای فهرست کردن و ترتیب
وقتی می خوایم ترتیب چیزهایی رو در جایی نشون بدیم، می تونیم از first, firstly, second, secondly, third, thirdly و از این قبیل برای فهرست کردن استفاده کنیم. اشتباه زبان آموزها اینه که مثلا در همین مورد تصور میکنن میشه به جای first عبارت at first رو به کار ببرن. در حالیکه این طور نیست و معنای at first با first فرق میکنه. ما زمانی at first رو به کار میبریم که می خوایم درباره یه تغییر صحبت کنیم. مثلا:
At first, they asked us to be there at 9 but then, they said come at 8.
اینجا ابتدا ازشون خواستن ساعت 9 بیان اما بعد حرف شون تغییر کرد و گفتن ساعت 8 بیاید. این تغییر رو با at first نشون میدیم. اما first یه listing connector به حساب میاد و برای فهرست وار بیان کردن و نشون دادن ترتیب رخدادها به کار میره. مثلا:
First, we have to take out the trash and then we can start washing the dishes.
در مثال بالا درباره ترتیب کارها صحبت شد. اینکه ابتدا باید زباله ها رو بیرون ببرن و بعد به شستن ظرف ها بپردازن. در زمان فهرست کردن، گاهی اوقات میشه به جای second و third از then و next استفاده کرد. کانکتورهای مشابه دیگه ای هم وجود دارن که کاربرد متفاوتی دارن. مثلا:
For a start, first of all, to start with, to begin with, in the first place
از اینها زمانی استفاده میکنیم که بخوایم دلایل مختلفی رو بیاریم برای توضیح یا تایید چیزی که از قبل بیان کردیم. مثلا:
I hated working there. First of all, we had to wake of early in the morning. They didn’t pay us well and we didn’t have enough break time.
در مثال بالا ابتدا گفته شد که از کار کردن در اونجا خوشم نمیاومد و بعد با استفاده از first of all که یک listing connector به حساب میاد، نشون دادم که در حال ارائه دلایلم هستم که چرا از اونجا خوشم نمیاومد. یعنی دارم دلایلم رو فهرست میکنم و اینها در تایید و توضیح حرفی هست که ابتدا زدم؛ اینکه از کار کردن در اونجا خوشم نمی اومد.
بقیه Listing Connector ها شامل موارد زیر میشن:
Finally, to sum up, to summarize, in summary, to conclude, in brief, in short, in conclusion
وقتی به آخرین گزینه فهرست دلایل و توضیحات میرسیم، می تونیم finally رو به کار ببریم و وقتی میخوایم خلاصه وار بیان کنیم که چه موارد و نکته هایی رو مطرح کردیم، می تونیم to sum up, to summarize, in summary, to conclude, in brief, in short, in conclusion رو به کار ببریم.
ساختار دیگهای که برای Connect کردن به کار میره Focus Structure ها هستن. گاهی اوقات میتونیم برای اینکه توجه رو به بخش خاصی از یه جمله مثلا مفعول جمله جلب کنیم، اون رو از جای اصلی خودش جدا کنیم و به ابتدای جمله بیاریم. به این کار fronting گفته میشه. در صورتی که آموزش های امریکن انگلیش فایل رو از خودم تهیه کرده باشید، میدونید که در زمانی که در حال توضیح بخش Reading کتاب های امریکن فایل هستم، هر جا ساختار Fronting به کار رفته بهش اشاره کردم و گفتم برای زیباتر کردن گفتار و نوشتار میشه ازشون استفاده کرد.
ما از Fronting معمولا در موقعیت های Formal استفاده می کنیم و همچنین زمانی که می خوایم یه جمله رو سریع تر به جمله قبلش مربوط کنیم یا وقتی که می خوایم روی یه تضادی تاکید کنیم. به مثال های زیر توجه کنید:
She was coughing, sneezing and shivering. He recognized these symptoms immediately.
اینجا دو جمله معمولی رو مشاهده می کنیم. حالا اگه بخوایم روی این مسئله که این شخص فورا علائم رو تشخیص داد تاکید کنیم و این بخش تشخیص علام رو به جمله قبلی نزدیک تر کنیم, میتونیم Fronting انجام بدیم و به این شکل جمله رو بازنویسی کنیم:
She was coughing, sneezing and shivering. These symptoms he recognized immediately.
در جمله بالا مفعول جمله دوم رو که these symptoms بود به ابتدای جمله آوردیم. در حالیکه در یه جمله خبری مثبت معمولی با نهاد یا فاعل شروع می کنیم. اما اینجا با مفعول شروع کردیم. تا توجه رو به مفعول جلب کنیم و بخش مهم جمله دوم رو سریع تر بیان کنیم. همون طور که گفتم از ساختار Fronting گاهی برای تاکید بر یک تضاد استفاده میشه. مثلا:
We met the Greens. We liked Mrs. Green, but we didn’t really care for Mr. Green.
جملات بالا معمولی و عادی هستن. حالا اگه بخوایم روی تضاد موجود در اینجا تاکید کنیم و مثلا نشون بدیم که از خانم گرین خوش مون اومد اما همسرش نچسب بود و ازش خوش مون نیومد, می تونیم باز هم Fronting رو به کار ببریم و جمله رو به این شکل بیان کنیم:
We met the Greens. We liked Mrs. Green, but Mr. Green we didn’t really care for.
در اینجا مفعول جمله آخر رو به ابتدای جمله منتقل کردیم که بر تضاد موجود یعنی اینکه از خانم گرین خوش مون اومد و همسرش نه, تاکید کنیم.
Inversion وارونگی
بعد از Fronting معمولا فعل اصلی یا کمکی رو قبل از فاعل میاریم. به این کار Inversion گفته میشه اما شرایطی وجود داره که حتما برای inversion باید رعایت کنیم.
مبحث inversion هم یکی از مباحثی هست که برای نوشتن رایتینگ آیلتس روش تاکید میشه و درست مثل مبحث Connector ها در صورتی که اونو درست یاد نگیرید و بخواید حفظی انجامش بدید, نوشته تون از حالت طبیعی خارج میشه. البته Inversion هم چیزی هست که اگه سطح زبان تون خوب باشه، حتما به صورت طبیعی گاهی در صحبت ها و نوشته هاتون به کارش می برید. حالا آگاه شدن بهش کمک می کنه بهتر ازش استفاده کنید. شرایطی که در اونها میشه بعد از Fronting از inversion استفاده کرد اینها هستن.
یادآوری می کنم که fronting یعنی جلو آوردن هر بخشی از جمله که از نظر گرامری جاش جلوی جمله نیست مثل مفعول یا بعضی از انواع قیدها و غیره.
چه زمانی از Inversion استفاده کنیم؟
ما معمولا از inversion زمانی استفاده میکنیم که بخوایم افعالی به کار ببریم که توصیف کننده حرکت یا یک مکان هستن و بعد از یک prepositional phrase میان:
Into the room walked an old woman.
در مثال بالا into the room یک prepositional phrase هست و فعل walk که برای صحبت درباره حرکت به کار میره. به همین دلیل inversion داریم یعنی فعل جمله قبل از فاعل اومده. فاعل در اینجا an old woman هست و این جمله به شکل ساده اش این طوری میشه:
An old woman walked into the room.
ابتدا fronting انجام دادیدم و into the room رو که جاش آخر جمله بود به ابتدای جمله منتقل کردیم. بعد از fronting یه inversion انجام دادیم و فعل رو قبل از فاعل آوردیم. در حالیکه می دونید در جملات مثبت خبری در انگلیسی ابتدا فاعل یا نهاد میاد, بعد فعل و بعد بقیه جمله. که این قوانین در اینجا شکسته شدن.
حواس تون باشه که هرجایی نمیشه inversion به کار برد و لازمه مواردی که میگم در زمان inversion رعایت کنید. اگه قیدهایی مثل here, there, seldom, scarcely, never و از این قبیل ابتدای جمله بیان, باز هم inversion به کار می بریم:
Here comes the bride.
There goes my bus.
Seldom have I heard such nonsense.
همچنین اگه از کلمات منفی مثل neither, nor یا not ابتدای جمله استفاده کنیم، بعدش باید inversion انجام بدیم. در همین مورد اگه با گرامر neither, nor آشنا باشید، بدون اینکه دستور گرامر inversion و fronting رو بلد باشید، به صورت طبیعی در گفتار و نوشتارتون اونها رو به کار می برید. فرضا یه نفر بهتون میگه:
I don’t like those pants.
و شما جواب میدید:
Neither do I.
در مثال بالا, به این دلیل که یه کلمه منفی (در این مورد neither) ابتدای جمله قرار گرفت، فعل کمکی do رو قبل از فاعل آوردیم. به یه مثال دیگه در همین زمینه توجه کنید:
Not only was the car old, it had no windows.
به همین ترتیب اگه گرامر not only….but also…. رو بلد باشید, می دونید که بعد از اون هم inversion داریم. اگه کلمه only با یه عبارت حرف اضافه ای (prepositional phrase) یا عبارت زمانی (time expression) ابتدای جمله بیاد, بعدش وارونگی داریم:
Only in Italy can you find this kind of ice cream.
در این مثال in Italy یه prepositional phrase هست که only قبلش اومده و به همین دلیل بعدش فعل کمکی رو که در اینجا can هست آوردیم.
Only after the test will we know if it worked.
در مثال بالا only به همراه یه عبارت زمانی یعنی after the test اومده و به همین دلیل بعدش فعل کمکی رو که در اینجا will هست آوردیم و بعد فاعل رو که we هست. انواع و اقسام وارونگی (inversion) رو در متون زبان اصلی مشاهده می کنید. مثلا در یه رمان ممکنه ببینید که از participle ها ابتدای یه جمله استفاده شده و بعد از participle در ابتدای جمله به وارونگی نیاز داریم:
The bedroom was empty. Lying on the bed was a parcel. Attached to it was a small note.
در اینجا lying در lying on the bed و attached در attached to it هر دو participle هستن و در هر دو مورد بعدشون فعل جمله قرار گرفت.
Cleft Sentences
وقتی می خوایم توجه مخاطب رو به بخش خاصی از یه جمله جلب کنیم یا روی بخش خاصی از جمله تاکید کنیم, از ساختاری به اسم cleft استفاده می کنیم. Cleft به معنای “تقسیم شده” است. در این ساختار جمله رو به دو بخش تقسیم می کنیم و توجه مخاطب رو به یه بخش میاریم. اون بخش cleft sentence ما هست.
It-cleft & Wh-cleft
دو نوع cleft داریم. یکی it-cleft که جمله ای هست که با it شروع میشه (هر جمله ای که با it شروع میشه cleft نیست!) و یکی wh-cleft که معمولا با what شروع میشه (باز هم هر جمله ای که با what شروع میشه cleft نیست.)
از it-cleft ها معمولا زمانی استفاده می کنیم که بخوایم توجه مخاطب رو به یه اسم, ضمیر, قید یا عبارت قیدی جلب کنیم. فرمول ساخت it-cleft به این شکله:
It+be+emphasized part+relative clause beginning with who/that or no relative clause
یعنی ابتدای جمله it رو قرار میدیم, بعدش یکی از مشتقات فعل to be رو میاریم, بعد بخشی که می خوایم روش تاکید کنیم به علاوه یه جمله موصولی که با who یا that شروع میشه یا اصلا جمله موصولی نمیاریم.
حفظ کردن این فرمول اصلا کمکی نمی کنه. در واقع زمانی می تونید از این دست گرامرها به خوبی و به درستی استفاده کنید که بارها در متون مختلف اونها رو خونده باشید, در پادکست و سریال و فیلم های زبان اصلی اونها رو شنیده بشید و حتی خودتون در زمان گفتار و نوشتار اونها رو به کار برده باشید بدون اینکه بدونید گرامر خاصی دارن. فقط در این صورت هست که مطالعه گرامرهای این شکلی مفید واقع میشه. در غیر این صورت و اگه قبلا هرگز متوجه یه cleft در جملاتی که خوندید و شنیدید نشدید, مطالعه اون در اینجا کافی نیست و حتما باید از این به بعد توجه کنید در متونی که می خونید و چیزایی که میشنوید چه cleft هایی به کار رفته.
یادگیری گرامر برای بزرگسالان
ما بزرگسال ها برای اینکه گرامر رو به خوبی یاد بگیریم باید حتما همراه مطالعه زبانی فیلم و سریال های زبان اصلی بدون زیرنویس رو هر روز تماشا کنیم, مدام متون زبان اصلی به صورت روزنامه, مجله یا کتاب رو بخونیم و بعد به سراغ گرامر بیایم. در غیر این صورت, مطالعه مستقیم گرامر بدون داشتن پیش زمینه ای که ازش صحبت کردم صرفا باعث سردرگمی میشه و باعث میشه فکر کنیم گرامر زبان انگلیسی خیلی پیچیده و غیر قابل درکه.
برای اینکه یاد بگیرید چطوری فیلم و سریال زبان اصلی تماشا کنید که به تقویت دانش زبانی تون کمک کنه، این ویدیو رو تماشا کنید. و برای اینکه یاد بگیرید متون زبان اصلی مثل روزنامه و مجله رو چطوری مطالعه کنید که درک مطلب تون بالا بره, توصیه می کنم ویدیوهای “مجله خوانی” رو از این لینک تماشا کنید.
It-clefts
حالا میخوایم یک جمله معمولی رو به یه cleft sentence از نوع it-cleft تبدیل کنیم:
Mike didn’t eat your pizza.
این یه جمله معمولیه که برای تاکید بر یه اسم یا ضمیر، می خوایم اونو به یه جمله cleft تبدیل کنیم.
It wasn’t Mike who ate your pizza.
در مثال بالا برای تاکید بر یک اسم که در این مورد Mike بود از ساختار cleft استفاده کردیم. اینجا برای تاکید بر اینکه کسی که پیتزا رو خورد مایک نبود، یه جمله cleft ساختیم.
حالا همین مثال رو با ضمیر بیان می کنیم:
It wasn’t him who ate your pizza.
یا
It wasn’t your pizza that he ate.
در مثال بالا بر بخش دیگه ای از جمله یعنی your pizza تاکید کردیم و اون رو وارد it-cleft کردیم. درواقع می خوایم بگیم چیزی که مایک خورد پیتزای طرف مقابل نبود بلکه یه چیز دیگه بود. در هر سه مثال بالا who ate your pizza و that he ate جملات موصولی هستن که با who یا that بیان شدن. همون طور که گفتم گاهی اوقات برای تاکید بر یک قید یا عبارت قیدی از it-cleft استفاده می کنیم مثلا:
You were supposed to be here yesterday.
این یه جمله معمولیه که برای تاکید بر قید زمان به کار رفته در اون یعنی yesterday اونو به یه it-cleft تبدیل می کنیم:
It was yesterday that you were supposed to be here.
در مثال بالا تاکید بر این است که روزی که شخص مربوطه باید به اینجا می اومد دیروز بود و نه فرضا امروز. Yesterday قیدیه که برای تاکید اون رو وارد it-cleft کردیم. گاهی یک عبارت قیدی مورد تاکید قرار می گیره:
After she left, things got worse
این یه جمله معمولیه که برای تاکید بر عبارت قیدی after she left ازش یه it-cleft می سازیم:
It was after she left that things got worse.
Wh-clefts
و اما برای ساختن wh-cleft ها معمولا این فرمول رو مورد استفاده قرار می دیم:
What –clause+be+an emphasized part
بخشی که مورد تاکید قرار می گیره میتونه یه noun phrase یا یه noun clause باشه:
به این مثال توجه کنید:
I can’t stop yawning. I need a cup of coffee.
حالا می خوایم این مثال رو به یه what-cleft تبدیل کنیم:
What I need is a cup of coffee.
گاهی اوقات به جای what در مثال های این چنینی از all استفاده می کنیم. در این موارد all رو میشه “تنها چیزی که” معنا کرد:
All I need is a cup of coffee.
در مثال بالا a cup of coffee یه noun phrase به حساب میاد. حالا به یه نمونه که در اون noun clause به کار رفته توجه کنید:
They are hoping that he will leave soon.
What they’re hoping is that he will leave soon.
در مثال بالا that he will leave soon یه noun clause هست. گاهی اوقات از wh-cleft ها برای تاکید بر یه عبارت فعلی استفاده می کنیم. در این جور مواقع از یکی از مشتقات فعل do در wh-cleft استفاده می کنیم و شکل ریشه فعل در بخش تاکید شده:
He has an unusual job. He repairs old clocks.
حالا این جمله رو به یه wh-cleft تبدیل می کنیم و میشه:
What he does is repair old clocks.
همون طور که مشاهده می کنید در این مثال در wh-cleft یعنی what he does از یکی از مشتقات فعل do که در اینجا does هست استفاده کردیم و در بخش تاکید شده یعنی repair old clocks شکل ریشه فعل repair رو که repair هست به کار بردیم.
حالا اگه در wh-cleft به جای do/does/did از مصدر یعنی to do استفاده کرده باشیم, در بخش تاکید شده می تونیم یا ریشه فعل مورد نظر رو بیاریم یا مصدر با to اون فعل:
He wants to do something unusual. He wants to repair old clocks.
حالا می خوایم این جمله رو به یه wh-cleft تبدیل کنیم:
What he wants to do is repair old clocks.
یا
What he wants to do is to repair old clocks.
چون در wh-cleft از to do استفاده کردیم، در بخش تاکید شده هم میشه repair رو به تنهایی آورد و هم شکل مصدریش یعنی to repair.
برگرفته از فصل هفدهم کتاب Oxford Practice Grammar سطح Advanced نوشته George Yule