یادگیری لغت وقتگیرترین و مهمترین بخش یادگیری زبان است. ممکن است دهها ساعت وقت در ماه را صرف یک استراتژی بیفایده برای یادگیری زبان بکنید.
بهتر است مطمئن شوید که استراتژی شما در یادگیری لغت بر اساس تمرینهای منفعل تکرار مداوم لغات نیست.
روش معمول یادگیری لغات به این شکل است که به لغتی برمیخورید که معنایش را نمیدانید، آن را ترجمه میکنید و آن را در یک دفتر یادداست میکنید یا حتی بهتر در یکی از برنامههای حفظ لغت مثل ANKI آن را ثبت میکنید. حس خوبی بهتان دست میدهد. باید هم حس خوبی داشته باشید. چون فکر میکنید با این کار دایره لغاتتان را گستردهتر کردید. روز بعد شروع میکنید به دوره کردن لغات مثلا کلمه apple را میبینید در ذهنتان تکرارش میکنید. کلیک میکنید تا تایید کنید که این لغت را به یاد دارید و بعد میروید سراغ لغت بعدی.
ای کاش میدانستید که این روش چقدر بیفایده است. شاید تنها روشی که از این روش بدتر است این باشد که اصلا زبان را یاد نگیرید و کلاسی نروید و فقط فیلمهایی به زبان اصلی تماشا کنید به این امید که روزی به طرزی معجزه آسا زبان یاد بگیرید.
میبینید تمرین منفعل از طریق تکرار لغات تاثیر بسیار کمی روی یادآوری آن لغات در آینده دارد.
(Craik & Watkins, 1973)
میدانم که خواندن یا شنیدن این خبر میتواند برایتان دردناک باشد اما به این مسئله فکر کنید. چند بار تا به حال برایتان پیش آمده است که اسم، شماره تلفن یا آدرس کسی را حفظ کنید و مدتی بعد آن را فراموش کنید؟ مشکل کجاست؟
حفظ کردن تضمین نمیکند که لغات جدید برای بلندمدت در ذهنتان باقی بمانند. در واقع باید این را بدانید که هیچ کس نمیداند چه چیزی انتقال اطلاعات از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت را تضمین میکند. اما میدانیم که چه چیزی خیلی به این مسئله کمک میکند؟ پاسخ این است:
عمق پردازش لغات جدید.
پردازش عمیق، سطح فعالیتی است که به پردازش اطلاعات جدید اختصاص داده میشود. هرچه تلاش بیشتری برای پردازش اطلاعات جدید به خرج بدهید احتمال به یاد آوردن آن بیشتر است.
هر رابطه جدیدی که با لغت جدید برقرار میکنید یک قلاب ذهنی جدید ایجاد میشود که میتوانید آن را به اطلاعات جدید ربط بدهید. این ربط دادنها، شبکهای غنی از ارتباطات ایجاد میکنند که موجب میشوند یادآوری لغات جدید راحتتر شوند.
هر چه لغت طولانیتر باشد این ارتباطات اهمیت بیشتری پیدا میکنند. منطقی است مگر نه؟
حالا چطور میتوانید لغات جدید را به شکل عمیق برای خودتان پردازش کنید؟
با مقداری تمرین و کمی استفاده از قدرت تخیل میتوانید به راحتی این کار را انجام بدهید. بیایید با یک سری اطلاعات پایه کارمان را شروع کنیم. شما 5 سیستم بازنمایی پایهای دارید:
- دیداری
- شنیداری
- حرکتی
- بویایی
- چشایی
شما ابزار حسی گستردهای برای پردازش عمیق اطلاعات جدید دارید. در مقایسه با این ابزار، حفظ کردن منفعلانه لغات، کار احمقانهای به نظر میرسد مگر نه؟ حالا برویم به سراغ مثال:
فرض کنیم که میخواهید کلمه Joke به معنای شوخی کردن را به انگلیس یاد بگیرید.
همان طور که گفتم تکرار ترجمه این کلمه در ذهنتان وقت تلف کردن است. حالا به جای تکرار ترجمه باید چه کار کنید؟
- با صدای بلند این کلمه را بخوانید. این کار، فوقالعاده موثر است. با صدای بلند خواندن کلمات به دلیل انتقال صدا به گوش میانی از طریق استخوانهای جمجمه هم محرک شنیداری و هم حرکتی ایجاد میکند. همچنین به شما کمک میکند تا تلفظتان را بهتر کنید. البته مجبور نیستید همین جا کار را متوقف کنید. چرا با صدای مایکل جکسون یا لوئیس آرمسترانگ این لغت را به شکل آواز نخوانید؟ خب شاید اگر این کار را بکنید اطرافیانتان شما را به یک تیمارستان برده و آنجا بستریتان کنند. ولی خب حداقل شما تنها بیمار روانی آن تیمارستان با دایره لغت گسترده خواهید بود!
- یک تصویر از این لغت ایجاد کنید. میتوانید تخیل کنید. البته بهتر است تصویری برای آن در اینترنت پیدا کنید. فرض کنیم شما joke را در گوگل جستجو میکنید و تصویر یک اسمایلی Smiley را پیدا میکنید که خیلی از آن خوشتان میآید.
- لغت جدید را به بخشهای کوچکتر و آشناتر تقسیم کنید. به ندرت پیش میآید به لغت جدیدی بربخورید که هیچ بخش و عنصر آشنایی در آن پیدا نکنید. فقط باید کمی تمرکز کنید تا آنها را پیدا کنید. مثلا در joke شما یاد کارت جوکر در بازی ورق میافتید که تصویرش شکل یک دلقک است و دلقکها جوک میگویند و شما میخندید.
وقتی یک ربط درست و حسابی بین یک لغت جدید و یک مسئلهی از قبل آشنا، ایجاد کنید تقریبا محال است که لغت جدید را فراموش کنید. فقط حواستان باشد که بیش از حد برای هر لغت جدید وقت نگذارید. شاید 5 دقیقه وقت گذاشتن برای هر لغت جدید کافی باشد. اگر به نظرتان این زمان وقت زیادی است به این فکر کنید که چقدر نتیجه این کار که به خاطر آوردن آن لغت در زمان مورد نیاز است عالی است. به نظر من 5 دقیقه وقت گذاشتن برای هر لغت جدید ارزشش را دارد.
برگرفته از یونیورس آو مموری