من عاشق کلمات هستم. کلمات برای من مثل تکه های کوچک یک پازلاند. کافی است کلمات درست را انتخاب کنید تا جملات زیبا و بامعنایی بسازید. کلماتی که با دقت و ظرافت، افکار و احساساتتان را بیان میکنند و کافی است کلمات اشتباهی را انتخاب کنید تا ابهام و سردرگمی ایجاد کنید. اما در این مورد که در زبانی که یاد میگیرید چند لغت باید بلد باشید بحث زیادی وجود دارد. من نظریات متعددی در این زمینه شنیدهام.
تعداد لغاتی که در سطح فعلیتان میدانید باید دو برابر شود تا به سطح بعدی بروید.
تعداد لغات | سطح زبان |
۵۰۰ | A1 |
۱۰۰۰ | A2 |
۲۰۰۰ | B1 |
۴۰۰۰ | B2 |
۸۰۰۰ | C1 |
۱۶۰۰۰ | C2 |
حالا منظور از کلمه چیست؟ در گذشته مثلا tough, toughen, toughness سه لغت جداگانه محسوب میشدند اما حالا وقتی میگوییم لغت، منظور کل خانواده یک لغت است یعنی این سه، یک کلمه به حساب میآیند. تعداد لغاتی که شما میدانید نشاندهنده سطح زبان شما هستند.
اگر بتوانید تعداد لغاتی را که بلد هستید مشخص کنید میتوانید سطح زبان خود را تشخیص بدهید. البته به شرط اینکه لغات مناسبی یاد گرفته باشید مثلا اگر لغات زیادی بدانید که اکثرشان اسم انواع گیاهان باشد نمیتوانید آنها را جزو دایره لغاتتان به حساب بیاورید.
4 نقطه عطف مهم مربوط به لغات در زمان یادگیری یک زبان
محض اطلاعاتتان باید بگویم قوانینی که در ادامه میآیند در مورد اکثر زبانها صدق میکنند و اعداد و ارقام را بهتر حدودی حساب کنید.
1000 لغت
اگر 1000 لغت از زبان مورد نظر را بلد باشید حدودا 80٪ آن زبان را میفهمید. البته به شرطی که زبان تخصصی نباشد. در ظاهر عالی به نظر میرسد که صرفا با دانستن 1000 لغت بتوانید 80 درصد یک زبان را بفهمید اما مسئله سر آن 20 درصدی است که متوجه نمیشوید. مثلا به این جمله که به زبان انگلیسی است توجه کنید:
I went to the …. to buy …. but they told me they can’t …..
رفتم به …. تا ….. بخرم اما آنها به من گفتند که نمیتوانند ….
مطمئنا بیشتر لغات جمله بالا را فهمیدید اما چقدر مفید بود؟
3000 لغت
دانستن 3000 لغت از یک زبان به شما کمک میکند تا 95٪ آن زبان را بفهمید (Hazenberg and Hulstijn, 1996)
به نظر زیاد میرسد نه؟ با دانستن 3000 لغت میتوانید درست و حسابی با دیگران مکالمه کنید. همچنین میتوانید به اصل مطلب اکثر مقالات و مفاهیم پی ببرید.
اما درک کلی مثل درک کامل نیست. چون در درک کلی یک سری مسائل را حدس میزنید. بعضیها میگویند دانستن 3000 لغت کافی است تا فرد، دیگر شروع کند به فهمیدن لغات در context اما محققین زبان شناسی معتقدند که این طور نیست و برای شروع درک لغات در context باید 5000 لغت بدانید.
5000 لغت
دانستن 5000 لغت به شما کمک میکند تا 98٪ اکثر متون عمومی را بفهمید(Nation (1990) and Laufer (1997)). این مقدار دانش لغت همچنین تضمین کننده حدسهای دقیق در context است. (Coady et al., 1993; Hirsh & Nation, 1992; Laufer, 1997).
یعنی شما اگر در محیطی که به این زبان صحبت میکنند قرار بگیرید میتوانید بدون داشتن مشکلات بزرگ به امورتان برسید. مطمئنا اگر بخواهید افکارتان را به صورت کاملا دقیق بیان کنید به مشکلاتی برخواهید خورد. همچنین وقتی با لغات تخصصی برخورد میکنید.
اما غیر از این موارد در بقیه موارد مشکلی نخواهید داشت.
10000 لغت
دانستن 10.000 لغت به شما این امکان را میدهد که حدود 99٪ اکثر متون عمومی را درک کنید (Nation (1990) and Laufer (1997)).
این اوج یادگیری زبان است. هم طراز دانش لغات یک فارغالتحصیل دانشگاه. با داشتن چنین دانشی از لغات شما میتوانید با دقت بالایی افکار و احساسات خود را بیان کرده و حرفتان را بزنید و در صورتیکه لهجه خوبی داشته باشید شما را با نیتیوها اشتباه خواهند گرفت.
این مطلب را به این دلیل نوشتم که بسیاری از افراد وقتی میشنوند که کسی به ده یا 20 زبان صحبت میکند فورا از خودشان ناامید میشوند اما این را بدانید به هرحال میان خوب حرف زدن به یک زبان و عالی حرف زدن به آن زبان تفاوتهای زیادی وجود دارد پس ناامید نشوید. ابتدا هدفتان را تعیین و سپس برای رسیدن به آن تلاش کنید.
اگر میخواهید تعداد لغاتی را که در حال حاضر در زبان انگلیسی بلد هستید بدانید این تست 3 مرحلهای کوتاه را انجام بدهید.
برگرفته از: یونیورس آو مموری