داشتم مقاله ای رو در سایت آقای بُقوسیان میخوندم که به 3 نکته مهم در حفظ انگیزه اشاره کرده بود: 1. به رسمیت شناختن 2. پاداش 3. تقویت.
حالا ربطش به یادگیری زبان انگلیسی چیه؟ یکی از مشکلات زبان آموزها همین از دست دادن انگیزه است. اغلب مشکل شون اینه که با انگیزه شروع می کنن اما بعد از مدتی انگیزه از دست میره.
در این باره یه هایلایت به اسم “کو انگیزه؟” دارم ضمن اینکه اونو میخونید, ادامه استوری ها رو هم ببینید. مرحله اول توی اون مقاله “به رسمیت شناختن” بود. خب حالا به رسمیت شناختن چه ارتباطی با یادگیری زبان داره؟
منظور از به رسمیت شناختن, به رسمیت شناختن تک, تک موفقیت های کوچیکیه که توی مسیر رسیدن به هدف زبانی تون کسب می کنید. این نکته مهم و بسیار تاثیرگذار, از دید خیلی از زبان آموزها بی اهمیته.
بذارید این طوری بگم که در وجود همه ماها یه آدم کوچولو زندگی می کنه که 24 ساعت شبانه روز و هفت روز هفته حواسش به ما هست.
هر بار که یه موفقیت هر چند کوچیک رو به رسمیت میشناسید, این آدم کوچولو خوشحال میشه و کمک تون می کنه تا در مسیری که قرار دارید پر انرژی تر و با انگیزه تر پیش برید.
و هر بار که موفقیت های کوچیک رو نادیده میگیرید, این آدم کوچولوی درون تون ازتون کینه به دل می گیره و با بی انگیزه کردن تون و دادن حس تنبلی به شما, ازتون انتقام می گیره.
درسته که هدف شما از یادگیری زبان انگلیسی صرفا تموم کردن یه درس, حل تمرینات یه درس, یا تموم کردن یه ترم نیست اما لازمه که تک, تک فعالیت های موفقیت آمیزتون رو در جهت یادگیری زبان به رسمیت بشناسید.
وقتی پایبند برنامه روزانه مطالعه زبان هستید, لازمه یه جایی توی یه دفترچه مخصوص از خودتون تشکر کنید. بنویسید تا چشم هاتون ببینه که موفقیت هرچند کوچک تون رو در اجرای برنامه زبانی تون به رسمیت شناختید.
بنویسید که از خودتون سپاسگزارید که امروز برنامه زبان تون رو اجرا کردید. از خودتون سپاسگزارید که برای یادگیری وقت گذاشتید و از خودتون سپاسگزارید که تمرینات وورک بوک رو حل کردید….
مرحله دوم برای حفظ انگیزه, پاداش دهیه. این هم برای جلب حمایت اون آدم کوچولوی درون مونه. باید به خودمون پاداش بدیم تا اون راضی و خوشحال باشه و باهامون همکاری کنه.
به همین دلیل وقتی زبان آموزها موفقیتی کسب می کنن بهشون میگم از طرف من از جیب خودشون به خودشون جایزه بدن. هر چیزی که دوست دارن. لازم نیست یه جایزه بزرگ باشه. میتونه یه شاخه گل باشه یا یه قالب شکلات, یه کتاب یا یه مهمونی…
و مرحله سوم تقویته. تقویت کاریه که من به عنوان مدرس برای زبان آموزهام انجام میدم. زمانی که عضو بخش گزارش دهی سایت هستن و از عملکرد روزانه شون گزارش میدن.
بسیاری از زبان آموزها از مراحل رسیدن به هدف نهایی شون در یادگیری زبان خبر ندارن. مثلا فکر می کنن به انگلیسی فکر کردن مشکل خودشونه و هیچ وقت حل نمیشه. یا مشکلی که در به خاطر سپاری لغات دارن صرفا ناشی از ضعف حافظه است…
در این جور مواقع لازمه یه بَلَدِ راه و در واقع مدرس وجود داشته باشه که خودش این مسیر رو رفته و میتونه اونها رو آگاه کنه که مسائلی که باهاش دست و پنجه نرم میکنن نشون دهنده ضعف اونها نیست بلکه صرفا بخشی طبیعی از مسیره.
با این کار سعی می کنم انگیزه شون رو برای ادامه دادن به مسیر یادگیری تقویت کنم تا با امید به رسیدن به هدف به تلاش شون ادامه بدن.
پس یادتون نره اول موفقیت های کوچیک تون رو به رسمیت بشناسید, دوم برای هر موفقیت کوچیکی به خودتون پاداش بدید و سوم از یه مدرس و راهنما بخواید که انگیزه تون رو تقویت کنه.