با دیدن این تصویر یاد چی می افتید؟ احتمالا در نگاه اول یاد یکی از چندین مزدوری که همین چند وقت پیش مستقیما به سمت مردم بی دفاع و بی سلاح در اصفهان گلوله شلیک می کردن.
و در نگاه دوم شاید بگید بی شرفی این مزدور به کنار, نقش کسایی که کله اش رو از مغز خالی کردن, شارژش کردن و اسلحه به دستش دادن غیر قابل انکاره.
در نگاه سوم چطور؟ به نظرم در نگاه سوم باید بی شَرَفی رو در وجود خودمون ببینیم. درسته شاید من و شما اسلحه به دست به سمت مردم بی دفاع گلوله شلیک نمی کنیم اما چند بار در طول روز شرافت مون رو میفروشیم؟
اون روزی برای خرید به یه مغازه رفتم بودم و صاحب مغازه مشغول تماشای مراسم سالگرد یک مزدور بود. با عصبانیت درباره شون حرف میزد. درباره بی شرفی اونها و مدام میگفت ما نمیتونیم هیچ کاری بکنیم.
یه خورده به حرفاش گوش دادم بعد ازش پرسیدم “اگه الان یه لاستیک به سر, یه مزدور, یکی از جانی های حامی ظالمینِ حاکم بر این کشور از در مغازه بیاد تو و ازت جنس بخواد بهش میفروشی یا نه؟”
گفت “چرا نفروشم؟ یعنی پول نگیرم؟؟” گفتم “ببین بی شرفی همینه. بی شرفی فقط این نیست که اسلحه بگیری دستت مردم بی دفاعو بکشی. بی شرفی یعنی از پولی که از طریق این افراد به دستت می رسه نگذری.”
بی شرفی یعنی حاضر نباشیم این افراد رو تحریم کنیم. بی شرفی یعنی از روی حرص و طمع بگیم من نخرم یه نفر دیگه میخره. من نفروشم یه نفر دیگه می فروشه… شاید ما نتونیم هر کدوم مون به تنهایی یه کار عظیم برای مقابله با ظلم انجام بدیم. اما
اما تک, تک مون بلااستثنا در هر جایی که هستیم میتونیم با خرید نکردن از (اگر فقط خریداریم) و نفروختن (اگر به نوعی فروشنده محصول یا خدماتی هستیم) به کسایی که به نوعی (از جمله عضویت در سازمان های پرورش مزدور/قرار دادن تصویر مزدوران روی دیوار محل کار, عکس پروفایل و غیره) حامی ظالمین حاکم بر کشورمون هستن, جلوی ظلم بایستیم و دچار بی شرفی نشیم.
خودم هم مدتهاست که سیاست عدم فروش محصول و خدمات آموزشی مون رو در قبال کسایی در پیش گرفتم که با تصویر یا آی دی ای که نشون دهنده نوعی از حمایت از ظالمینه درخواست خرید می کنن و در واتس اپ و تلگرام پیام میدن.
و در اینستاگرام چنین افرادی رو وقتی صفحه ام رو فالو کنن بلاک می کنم. قطره, قطره جمع گردد, وانگهی دریا شود! شاید کارتون طوری باشه که نتونید به طور کامل و مطلق از خرید از مزدوران و فروش به اونها دست بکشید اما
یه اقدام هر چند کوچک انجام بدید. به کوچکیِ خرید نکردن از فقط یکی از اونها و ادامه دادن به خرید از بقیه شون, به کوچکی نفروختن فقط به یکی از اونها و ادامه دادن به فروش به بقیه و به تدریج به این تعداد اضافه کنید. قطره, قطره جمع گردد, وانگهی دریا شود!
شاید این اقدام در نگاه اول کوچک و بی اهمیت باشه اما در بلندمدت مرکب میشه و یه اثر عظیم به جا میذاره. یه نفر به من اینو گفته. من به شما می گم. شما به یه نفر دیگه و این زنجیره همین طور ادامه پیدا می کنه.
