How literacy can act as a stumbling block to learning more efficiently!
Throughout all the years of teaching English I’ve had few students who amazed me with their language learning aptitude. They always showed up at class with no pen, notebook or even a simple piece of paper.
Note taking is an inevitable part of learning. Or so we think! Of all the students I’ve had, these were the ones with the best memories and longest attention span but they never took any notes! Why do you think the reason was? They were illiterate! They didn’t know how to read or write in Farsi, their mother tongue, so they didn’t know how to take notes in it. That’s why they never came bearing notebooks, pens or pencils. They just sat there in my class, watched, listened and learned; better than all the others.
They memorized everything in the class. They didn’t and couldn’t take notes to put off their learning to another time. Just because they were illiterate and unable to take notes, they learned on the spot.
This has made me wonder: is our literacy the cause of our poor memory? I used to take notes for everything. I always had a shopping list, a to-do list, even a wish list not to forget what my wishes were!!…. The success of my illiterate students in learning English made me rethink my own methods of learning. I have taken less notes ever since and I actually believe my memory has improved!
در طول سال های متمادی تدریس زبان انگلیسی تعداد اندکی از زبان آموزها با استعدادی که برای یادگیری زبان داشتند مرا شگفت زده کردند. این عده همیشه بدون قلم و کاغذ سر کلاس حاضر می شدند. ما تصور میکنیم یادداشت برداشتن بخش ناگزیر یادگیری است اما آیا واقعا چنین است؟ این دسته از شاگردانم که هرگز یاداشت برنمی داشتند حافظه شان از بقیه بهتر و بازه زمانی توجه شان از دیگران بیشتر بود. دلیلش این بود که بی سواد بودند. سواد خواندن و نوشتن فارسی نداشتند و به همین دلیل نمی توانستند یادداشت بردارند. به همین دلیل بود که با خودشان قلم و کاغذ نمی آوردند. فقط در کلاس می نشستند، تماشا میکردند, گوش میدادند و همانجا بهتر از بقیه یاد میگرفتند.
آنها همه چیز را در کلاس حفظ می کردند چون نمی توانستند یادداشت بردارند تا یادگیری را به زمان دیگری در آینده موکول کنند.
این رفتار این دسته از زبان آموزها باعث شد با خودم فکر کنم که شاید همین باسواد بودن باعث شده حافظه ضعیفی داشته باشیم. قبلا عادت داشتم برای همه چیز یادداشت بردارم، برای خرید کردن, برای انجام کارهای روزانه حتی فهرستی از آرزوهایم داشتم تا یادم نرود چه چیزهایی آرزو میکنم. موفقیت شاگردان بی سوادم در یادگیری زبان انگلیسی باعث شد در این کارم تجدید نظر کنم. از آن وقت تا به حال دیگر کمتر یادداشت بر میدارم و واقعا فکر می کنم حافظهام بهتر شده است!